yade dost
توي دنيايي كه قلبا هر كدوم يه جور اسيرن
نظرات شما عزیزان:
كاش به فكر اونا باشيم كه از اين زمونه سيرن
اونا كه تو عصر آهن تشنه ي يه جرعه يادن
كاش كه دست كم نگيريم اين جور آدما زيادن
نذاريم كه تو چشاشون بشينه دونه ي اشكي
اونا فانوسن و خاموش! آره فانوسهاي مشكي
دنياشون شايد يه شهره خالي از قهر و دو رنگي
توي سينه شون يه قلبه جاي اين دلاي سنگي
چهرشون شايد به ظاهر مثل ديگرون نباشه
اما نور مهربوني توي شهرمون مي پاشه
غم چشماشون عجيبه توي خاطرا ميمونه
ما ازش خبر نداريم چيزي رو كه اون ميدونه
توي اين عصر پر از درد بعضي آدما يه دنيان
خيلي هام تو جمع دنيابيقرار و تك و تنهان
زير سايه ي سلامت هواشونو داشته باشيم
توي جمع بيقرارا عطر خوشبختي بپاشيم
به بهونه ي زمونه نذلريم كه برن از ياد
بذاريم زنده بمونن مثل عشق پاكه فرهاد
قصه ي فانوس مشكي صحبت ديروز و فرداس
قصه شون مال حالا نيست از حالا تا ته دنياست
نميگم با اين ترانه گل كنه محبتامون
جايي رو بايد بگيريم هميشه تو فرصتامون
اين ترانه يه اشاره است به دلاي خواب و بيدار
كه به ياد اونا باشيم همه به اميد ديدار
غم تنهايي رو بايد از نگاهشون بخونيم
خدا خيلي مهربونه اگه ما بنده ي اونيم
Power By:
LoxBlog.Com |